خلاصه داستان : جان کنار همسر خود خوشحال و از زندگی راضی است. چند ساعت بعد او در کنار یک ستاره راک هروئین مصرف می کند و پس از آن او به یک آدم شوم تبدیل می شود و …

خلاصه داستان :مارینا هس به علت دیدن یک شبح تخیلی به نام مرسی بلک یکی از هم کلاسی هایش را می کشد. اکنون 15 سال از این اتفاق گذشته است و او از آسایشگاه روانی آزاده شده و به خانه اش بازگشته تا با خواهر و خواهر زاده ی کوچکش زندگی کند. اما از زمانی که مارینا این جرم را مرتکب شده است تا کنون، افسانه ی مرسی بلک بسیار معروف شده است و موضوع داغ شایعات اینترنتی و مقالات بوده است و حتی قتل هایی مشابه آن صورت گرفته است. مارینا هنوز هم به خاطر کاری که انجام داده و شبحی که در ذهنش آمده زجر می کشد. با وجود این که او ترجیح می دهد گذشته را کنار بگذارد، خواهر زاده اش به شدت درگیر مرسی بلک می شود. مارینا برای نجات او مجبور است با گذشته اش رو به رو شود و از حقیقت ماجرای مرسی بلک پرده برداری کند. او متوجه می شود که با موجودی کاملا واقعی و مرگبار رو به رو است که به هیچ وجه برای تسخیر او و خواهر زاده اش متوقف نمی شود.